دیدبان

گزیده بیانات رهبر انقلاب در اهمیت جایگاه مسجد// در هر جا سامان زندگی است مسجد مرکز اصلی است

گزیده بیانات رهبر انقلاب در اهمیت جایگاه مسجد// در هر جا سامان زندگی است مسجد مرکز اصلی است

دیدبانبافت شهری ایرانی اسلامی در بلاد اسلامی گذشته همواره پیرامون یک میدان چهار وجهی قرار می گرفت که یک ضلع آن دارالحکومه، یک ضلع محله مسکونی، یک ضلع بازار و ضلع دیگر آن مسجد بوده است و در این بین مسجد نقش محوری را داشته که عموم تحولات و تغییرات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و تجمعات و تحصنات در آنجا صورت می گرفته است.


نهضت امام نیز از مساجد شروع شده و در مساجد سازماندهی می شد و تزریق نیروهای جبهه نیز از این نهاد صورت می گرفت اما بی توجهی به این نهاد مقدس آسیب های فراوانی را به همراه خواهد داشت. در زیر گزیده صحبت های رهبر معظم انقلاب در خصوص مسجد آورده شده است:

در هر جا سامان زندگی است مسجد مركز اصلی است

روح مسجد، كالبد زندگی را پرنشاط و پرانگيزه ميسازد. در هر جا سامان زندگی است، مسجد، مركز و كانون اصلی است. در بنای شهر و روستا، در مدرسه و دانشگاه، در مراكز جمعيتی از بازارهای كسب و كار تا فرودگاهها و جاده‌ها و پايانه‌های سفری و تا آسايشگاهها و بيمارستانها و بوستانها و گردشگاهها، در همه و همه بايد مسجد را همچون قطب و محور بنا نهاد.
مسجد در همه جا بايد پاكيزه، زيبا و آرامبخش باشد. مديريت محتوايی و معنويِ مسجد كه بر دوش روحانی مسجد است بايد خردمندانه و مسئولانه، و حتی عاشقانه باشد. حوزه‌های علميه برای آماده‌سازی روحانيانی در اين طراز، وظيفه‌ئی ذاتی و طبيعی دارند.
اگر مسجد، كيفيت شايسته‌ی خود را بيابد، هزينه‌های مادی و معنوی بسياری از دوش جامعه و مردم و مسئولان برداشته خواهد شد.۱۳۹۰/۰۷/۱۹

***

ما بارها، مكرر به آقايان ائمه‌ى جمعه، ائمه‌ى جماعت و روحانيون محترم در شهرستانها، در تهران توصيه كرديم كه مساجد بايد آباد باشد؛ صداى اذان بايد از مساجد بلند شود. بايد همه نشانه‌هاى توجه به نماز و اقامه‌ى نماز را در شهر اسلامى - بخصوص در شهرهائى مثل تهران و شهرهاى بزرگ كشور - ببينند، بايد احساس كنند؛ هم مردم خودمان، هم كسانى كه وارد اين شهرها ميشوند. نشانه‌هاى اسلامى بايد واضح و آشكار باشد؛ كما اينكه در مهندسى‌هاى ما بايد نشانه‌هاى اسلامى آشكار باشد. صهيونيستها هر نقطه‌ى دنيا كه خواستند يك ساختمانى بسازند، آن علامت نحس ستاره‌ى داوود را سعى كردند يكجورى رويش تثبيت كنند. كار سياسى‌شان اينجورى است. ما مسلمانها نشانه‌هاى اسلامى و مهندسى اسلامى را بايد در همه‌ى كارهايمان، از جمله در باب مهندسى بايستى مراعات كنيم.۱۳۸۷/۰۸/۲۹

***

روحانی پرهیزگار، خردمند، كارشناس و دلسوز در مسجد، همچون پزشك و پرستار در بیمارستان، روح و مایه‌ی حیات مسجد است. امامان جماعت باید آماده‌سازی خویش برای طبابت معنوی را وظیفه حتمی خود بدانند و مراكز رسیدگی به امور مساجد و حوزه‌های علمیه در همه ‌جا آنان را یاری دهند. مساجد باید مَدرَسِ تفسیر و حدیث و منبرِ معارف اجتماعی و سیاسی و كانون موعظه و پرورش اخلاق باشد. زمزمه‌ی محبت متولیان و مدیران و امنای مساجد، باید دلهای پاك جوانان را مجذوب و مشتاق كند. حضور جوانان و روحیه‌های بسیجی باید محیط مسجد را زنده و پرنشاط و آینده‌پو و لبریز از امید سازد. میان مسجد و مراكز آموزشی در هر محل، همكاری و پیوند تعریف شده و شایسته‌‌ای برقرار گردد. چه نیكوست كه دانش آموزان برجسته و ممتاز در هر محل، در مسجد و در برابر چشم مردم و از سوی امام جماعت، تشویق شوند. مسجد باید رابطه‌ی خود را با جوانانی كه ازدواج میكنند، با كسانی كه به موفقیتهای علمی و اجتماعی و هنری و ورزشی دست می‌یابند، با صاحب همّتانی كه كمك به دیگران را وجهه‌ی همت میسازند، با غمدیدگانی كه غمگساری می‌جویند، و حتی با نوزادانی كه متولد میشوند، برقرار و مستحكم كند. مسجد باید در هر منطقه و محل؛ مأمن و مایه‌ی خیر و بركت باشد و به طریق اولی، وسیله‌ی زحمت و آزار مجاوران نگردد. پخش صداهای آزاردهنده بویژه در شب و هنگام آسایش مردم، كاری ناروا و در مواردی خلاف شرع است. تنها صدائی كه باید از مسجد در فضا طنین بیفكند بانگ اذان با صوت خوش و دلنواز است.۱۳۸۹/۰۷/۲۰

***

به نماز جماعت اهمیت بدهیم!

نشانه‌ى ديگر [حقگزاری نماز]، آبادى مساجد و افزايش نمازهاى جماعت است، و اين به معناى بروز بركات نماز در سطح همكارى و همدلى اجتماعى است. بى‌شك اين فريضه نيز با همه‌ى اتكالش به عامل درونى يعنى توجه و ذكر و حضور، همچون ديگر واجبات دينى، ناظر به همه‌ى عرصه‌ى زندگى انسان است و نه به بخشى از آن يعنى زندگى فردى و شخصى هر كس. و آن‌جا كه پاى فعاليّت و نشاط دستجمعى افراد جامعه به ميان مى‌آيد، نماز همچون گرم‌ترين و پرشورترين عبادت دستجمعى، نقش بزرگى را بر عهده مى‌گيرد. مظهر اين خصوصيت، همين نمازهاى جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهاى عيد است.۱۳۷۳/۰۶/۱۰

***


در محيط دانشجويىِ جوان، پرداختن به معارف دينى، پرداختن به الگوهاى دينى، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (عليهم السلام)، خواندن دعاى عرفه، برگزارى مراسم اعتكاف و خواندن نماز جماعت، بسيار خوب است.۱۳۸۴/۰۲/۱۹

***

خودسازى بايد بكنيد. مساجد را رها نكنيد. نيروى مقاومت بسيج، بهترين جايى كه دارد، همين مساجد است. منتها مساجد را مسجد نگه داريد. با امام جماعت مسجد، با عبادت كنندگان مسجد و با مؤمنينى كه در مسجدند، برادرانه صميمى باشيد - كه بحمداللَّه هستيد - و آن را حفظ كنيد و بيشتر كنيد. اوّل وقت، نماز را به جماعت، پشت سر پيشنماز هر مسجدى كه در آن هستيد، بخوانيد. در مراسم دينى مسجد و تبليغات آن شركت كنيد. در مراسم دعا و قرآن و مراسم مذهبى شركت كنيد. شما و امام جماعت آن مسجد - هر كس كه هست - مشتركاً مسجد را حفظ كنيد. براى مسجد، جاذبه درست كنيد تا بچه‌ها، جوانان و زن و مرد محله، مجذوب مسجدى شوند كه شما در آن هستيد و بيايند. مسجد، پايگاه بسيار مهمّى است.۱۳۷۱/۰۸/۲۷

تا می‌توانید نافله بخوانید!

خداى متعال آنها را ملت برگزيده قرار داده بود؛ اما چون به خدا غرّه شدند و وظايف خودشان را انجام ندادند، خداى متعال درباره‌ى آنها فرمود: «ضربت عليهم الذّلة و المسكنة». آنها همانهايى هستند كه خداى متعال در چند جاى قرآن تصريح كرده كه من اينها را مردمان برگزيده قرار دادم؛ «و انّى فضّلتكم على العالمين»؛ اما همين‌ها با عمل بد خود كارى كردند كه خداى متعال درباره‌ى آنها فرمود: «ضربت عليهم الذّلة و المسكنة و باؤوا بغضب من اللَّه»، و مورد خشم الهى قرار گرفتند. غرّه شدن به خدا، اين چيزها را دنبال خودش دارد. بايستى به خودمان، دلمان و جانمان و به شستشوى روانى خودمان بپردازيم و وظايف سنگين، ما را غافل نكند. البته، راه باز است؛ همين نمازهاى پنجگانه، همين امكان دعا، همين نافله، همين نماز شب؛ همه از راههاى به خود پرداختن است؛ اين راهها را در مقابل ما باز گذاشته‌اند. اگر تنبلى نكنيم، مى‌شود؛ آن وقت انسان اعتلاء و نورانيت پيدا مى‌كند و كارهايش بركت پيدا مى‌كند.۱۳۸۵/۰۳/۲۹

***

توصیه‌ی‌ مؤكد اینجانب‌ به‌ همه‌ بویژه‌ جوانان‌ آن‌ است‌ كه‌ خود را با نماز مأنوس‌ و از آن‌ بهره‌مند سازند. یعنی‌ این‌ كه‌ نماز را با توجه‌ به‌ معنی‌ و با احساس‌ حضور در محضر پروردگار متعال‌ جلت‌ عظمته‌، به‌ جای‌ آورند و این‌ كار را با تمرین‌، بر خود هموار و آسان‌ سازند و تا بتوانند نوافل‌، مخصوصا نافله‌ی‌ نمازهای‌ صبح‌ و مغرب‌ را نیز ادا كنند. و اگر هنوز در میان‌ كسان‌ و نزدیكان‌ و دوستان‌ آنان‌، كسی‌ هست‌ كه‌ خود را از فیض‌ نماز محروم‌ كرده‌ باشد، او را از این‌ گناه‌ بزرگ‌ و خسارت‌ عظیم‌ بازدارند و این‌ كار را با زبان‌ خوش‌ و رفتار حكیمانه‌ انجام‌ دهند، البته‌ پدران‌ و مادران‌ نسبت‌ به‌ نماز فرزندان‌ خود مخصوصا نوجوانان‌، مسؤولیت‌ بیشتری‌ دارند.۱۳۷۴/۰۶/۱۴

***

به هیچ بهانه‌ای نماز اول وقت را از دست ندهید!

دل را به خدا پيوند بزنيد. راهش هم در شرع مقدس باز است؛ يك كار رمزآلود پيچيده‌اى نيست. شما قله‌ى كوه را از پائين نگاه ميكنيد، مى‌بينيد كسانى آنجا هستند؛ اينجور نيست كه تصور كنيد اينها بال زدند رفتند آنجا؛ نه، اينها از همين مسيرى كه جلوى پاى شماست، جلو رفتند و به آنجا رسيدند. دچار توهم نشويم، خيال نكنيم كه با يك نوع حركت غيرعادى و غيرمعمولى ميتوان به آن قله‌ها رسيد؛ نه، آنهائى كه در آن قله‌ها مشاهده ميكنيد، از همين راهها عبور كردند. اين راهها چيست؟ در درجه‌ى اول، ترك گناه. گفتنش آسان است، عملش سخت است؛ اما ناگزير است. دروغ نگفتن، خيانت نكردن، از لغزشهاى گوناگون جنسى و شهوانى پرهيز كردن، از گناهان پرهيز كردن؛ قدمِ مهمترينش اين است. بعد از ترك گناه، انجام واجبات، و از همه‌ى واجبات مهمتر، نماز است. «واعلم انّ كلّ شى‌ء من عملك تبع لصلاتك»؛ همه‌ى كار انسان تابع نماز است. نماز را به وقت بخوانيد، با توجه و با حضور قلب بخوانيد.۱۳۸۹/۰۵/۳۱

***

مؤمن هيچ كار خيرى را هم از روى خجالت و حيا ترك نمى‌كند. به بعضيها مى‌گويند: آقا! چرا فلان جا نماز يا نافله يا نماز اوّل وقتتان را نخوانديد؟ مى‌گويند خجالت كشيديم! نه؛ از روى حيا، هيچ كار نيكى را ترك نكنيد. خواهند گفت متظاهر است؟ بگويند. خواهند گفت خودشيرينى مى‌كند؟ بگويند. اگر حرفى حقّ است و اگر كارى خوب است، آن را به‌خاطر ملاحظه ديگران ترك نكنيد.۱۳۷۸/۰۵/۰۸

***

كار كردن در يك كارگاه علمى، كارگاه آموزشى، مركز تحقيقات، فلان كلاس درس و فلان دانشگاه، هيچ منافاتى با اين ندارد كه انسان نمازش را اول وقت، با توجه و با احساس حضور در مقابل خداوند بجا آورد. اين، دل شما را شستشو ميدهد. شماها جوانيد و دلهاى شما نورانى است.۱۳۸۵/۰۶/۲۵

***

در محيط دانشجويىِ جوان، پرداختن به معارف دينى، پرداختن به الگوهاى دينى، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (عليهم السلام)، خواندن دعاى عرفه، برگزارى مراسم اعتكاف و خواندن نماز جماعت، بسيار خوب است. البته اين را هم عرض بكنم؛ در مراسم مذهبى به روح مراسم توجه كنيد؛ فقط صورت سازى نباشد؛ انسان شعرى بخواند، اشكى بگيرد يا بريزد. روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنويت، پاكيزه كردن و پيراستن روح، و پالايش كردن ذهن از وسوسه ها. نماز را با توجه و اول وقت بخوانيد. تحجر بد است؛ فكر نكردن در لايه هاى زيرين ظواهر، عيب بزرگى است؛ مواظب باشيد به اين عيب دچار نشويد.۱۳۸۴/۰۲/۱۹

***

شما ميتوانيد خودتان را متوجه به معانى مترقى و متعالى معنوى كنيد؛ اين را براى خودتان در نظر بگيريد. توجه به نماز، اهتمام به نماز، خيلى تأثير دارد. نماز را با توجه خواندن، اول وقت خواندن، با حضور قلب خواندن، با تمركز خواندن، خيلى خيلى اثر دارد.۱۳۹۱/۰۷/۱۲

***

جوانان و مردممان را با شرایط معنوی نماز آشنا كنیم

ما همه‌ى جوانها و همه‌ى مردممان را با نماز آشنا كنيم و اهميت نماز را براى اينها شرح بدهيم. اين كار متصدى لازم دارد. حقيقتاً دستگاههاى مختلف بايستى در اين زمينه كار و تلاش كنند. اين، مهم است؛ اين فقط اين نيست كه ما يك آدم غافل يا بى‌نماز را به نماز مى‌كشانيم؛ اين معنايش اين است كه ما داريم پايه‌هاى يك حركت عظيم جهانى را كه نظام جمهورى اسلامى ستون مستحكم آن است، در ميان انسانها استوار مى‌كنيم. انسانها وقتى دلشان با نماز انس گرفت و از طريق نماز با خداى متعال مأنوس و آشنا شدند، به طور طبيعى گناهان از اينها دور مى‌شود؛ دلهايشان نسبت به گناه حساس مى‌شود و آن حالت تقوايى كه در شرع مقدس قوامِ ديندارى است، بتدريج در انسان حاصل مى‌شود. مسأله‌ى نماز اين است. لذا ما اولاً از همه‌ى دوستان به خصوص از شخص آقاى قرائتى كه واقعاً تلاش مجدانه‌اى و مخلصانه‌اى در اين راه انجام دادند و كسانى كه با ايشان همكارى كردند، صميمانه تشكر مى‌كنيم. ثانياً تأكيد مى‌كنيم اين كار را نيمه‌كاره نگذاريد؛ ميان راه خسته نشويد. اين، براى هميشه است؛ اين كارى است كه به طور مستمر بايد ادامه داشته باشد؛ اين مثل خود نماز كه تعطيل‌بردار نيست، توقف نمى‌پذيرد؛ چون غفلت انسان موجبات فراوانى دارد و خيلى چيزها انسان را غافل مى‌كند. براى اينكه با اين غفلت مبارزه بشود، نماز لازم است؛ صبح، نماز؛ ظهر، نماز؛ شب، نماز؛ نافله، فريضه. به اهميت نماز، به تأثير نماز، به شرائط معنوى نماز بايد مردم را آشنا كرد و از همه‌ى ابزارهاى مفيد تبليغ بايستى در اين راه استفاده كرد. .۱۳۸۵/۰۶/۲۷

***

تلاش‌های فرهنگی و هنری و برنامه‌ریزی‌های آموزشی و غیره، همه باید به گونه‌ای طراحی و اجرا شود كه نماز، با كیفیت مطلوب، روزبه‌روز در میان مردم به‌ویژه جوانان و نوجوانان رونق گیرد و همه به‌راستی از این چشمه‌ی پاكی و روشنی بهره‌مند گردند. بی‌شك دستگاه‌های متعدد امور فرهنگی و آموزشی و صداوسیما و دست‌اندركاران اداره‌ی مساجد، بیش از دیگران باید احساس مسئولیت كنند.۱۳۹۱/۰۶/۱۵

***

نماز در هيچ حالى نبايد ترك شود

نماز در هيچ حالى نبايد ترك شود. در عين شدت و مِحنت، در بُحبوحه‌ى ميدان جهاد، در هنگام فراغ و آسايش، و حتى در ميان محيط لجن‌آلودى كه انسان با هوسها و كينه‌ها و شهوت‌ها و خودخواهيها، پيرامون خود پديد آورده است. نماز يك شربت مقوّى و شفا بخش است، بايد آن را با دل و جان خود نوشيد و از هر نقطه كه در آن واقع شده‌ايم، يك گام يا يك ميدان به بهشت رضوان نزديك شد.
از اين روست كه نه حَىَّ على‌الجهاد و نه حَىَّ على الصوم و نه حَىَّ على الانفاق، نگفته‌اند، ولى در هرروز بارها سروده‌اند: حىّ على‌الصلاة.
در دوران انقلاب و جنگ تحميلى، نماز، ما را در حركتمان مصمّمتر و نيرومندتر مى‌كرد، و امروز كه خطر غفلت و عيش‌بارگى و آرزوهاى حقير و تنگ‌نظرانه و عادتها و روزمرّگيها ما را تهديد مى‌كند، نماز به ما مصونيّت مى‌بخشد و بن‌بستهاى پندارى ما را مى‌شكند و راه ما را روشن و افق را درخشان مى‌سازد.۱۳۸۱/۰۶/۱۶
***

امروز در كشور ما اين جهات [نماز اول وقت] قابل مقايسه‌ى با قبل از انقلاب نيست. شماها اغلب قبل از انقلاب را يادتان نيست. عجيب بود! هم اينجا، هم بعضى جاهاى ديگر. ما عراق رفته بوديم، يك سفر عتبات مشرف شديم، هر كار كرديم براى نماز صبح، توقف نكرد؛ يعنى اصلاً نمی‌شد؛ جورى تنظيم كرده بودند كه نمی‌شد. و بنده مجبور شدم از اواخر قطار - كه نزديك ايستگاه يا اوائل ايستگاه بود - خودم را از پنجره بيندازم بيرون، كه بتوانم نماز بخوانم؛ چون در داخل قطار كثيف بود و نميشد نماز خواند. به هر حال، اين چيزها هيچ رعايت نمی‌شد. حالا خيلى تفاوت كرده؛ منتها بيش از اينها انتظار هست. اهميت نماز بايد معلوم باشد.۱۳۸۷/۰۸/۲۹

***

امام صادق (عليه‌السّلام) در بيمارىِ رحلت به وصىّ‌شان ميفرمايند كه: «ليس منّى من استخفّ بالصّلوة»؛ از ما نيست كسى كه نماز را سبك بشمارد. استخفاف يعنى سبك شمردن، كم‌اهميت شمردن. حالا اين نمازِ با همه‌ى اين خصوصيات، با همه‌ى اين فضائل، چقدر از انسان وقت ميگيرد؟ نماز واجب ما - اين هفده ركعت - اگر انسان بخواهد با دقت و با قدرى ملاحظه بخواند، فرض كنيد سى و چهار دقيقه وقت ميگيرد، والّا كمتر وقت خواهد گرفت. ما گاهى اوقات ميشود كه پاى تلويزيون در انتظار برنامه‌اى كه مورد علاقه‌ى ماست نشسته‌ايم و قبل از آن، دائم تبليغات، تبليغات، تبليغات - بيست دقيقه، پانزده دقيقه - كه هيچ كدام هم به درد ما نميخورد، مى‌نشينيم گوش ميكنيم و بيست دقيقه وقتمان را از دست ميدهيم، براى خاطر آن برنامه‌اى كه ميخواهيم. بيست دقيقه‌هاى زندگى ما اينجورى است. منتظر تاكسى ميشويم، منتظر اتوبوس ميشويم، منتظر رفيقمان ميشويم كه بيايد جائى برويم، منتظر استاد ميشويم كه سر كلاس دير كرده، منتظر منبرى ميشويم كه دير به مجلس رسيده؛ همه‌ى اينها - ده دقيقه، پانزده دقيقه، بيست دقيقه - به هدر ميرود. خوب، اين بيست دقيقه و بيست و پنج دقيقه و سى دقيقه را براى نماز - اين عمل راقى، اين عمل بزرگ - مصرف كردن مگر چقدر اهميت دارد.
در جامعه‌ى جوان كشور بيش از ديگران بايد به نماز اهميت داد. جوان با نماز دلش روشن ميشود، اميد پيدا ميكند، شادابى روحى پيدا ميكند، بهجت پيدا ميكند. اين حالات بيشتر مال جوانهاست، بيشتر مال موسم جوانى است؛ ميتواند لذت ببرد. و اگر خدا به من و شما توفيق بدهد، نمازى بخوانيم كه با توجه باشد، خواهيم ديد كه انسان در هنگام توجه به نماز از نماز سير نميشود. انسان وقتى به نماز توجه پيدا كند، آن‌چنان لذتى پيدا ميكند كه در هيچ يك از لذائذ مادى اين لذت وجود ندارد. اين در اثر توجه است.۱۳۸۷/۰۸/۲۹

***

معنای كلمات نماز را بدانیم

باید عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و روحى دارند. جسم عبادات، به تنهایى كافى نیست. نماز را كه انسان بخواند ولى در حال نماز توجه به خود ذكر نداشته باشد، ملتفت نباشد كه چه مى‌گوید و با چه كسى حرف مى‌زند، مضامین نماز را به‌كلى از روى غفلت ادا بكند، این نماز، نماز بى‌فایده‌اى است.
البته كسانى كه عربى نخوانده‌اند و معناى این جملات را نمى‌دانند، اگر در حال نماز همین اندازه توجه پیدا كنند كه با خدا حرف مى‌زنند و به یاد خدا باشند، این هم بهره خوبى است؛ ولى سعى كنید كه معناى نماز را بدانید. یاد گرفتن معناى نماز، كار خیلى آسانى است؛ خیلى زود مى‌توانید ترجمه این چند جمله را یاد بگیرید. نماز را با توجه به معناى آن بخوانید. این نماز است كه «قربان كلّ تقىّ» خواهد بود. نمازْ نزدیك‌كننده انسان به خداست اما نزدیك‌كننده انسان باتقوا.۱۳۶۹/۰۲/۰۶
***

همه‌ى آحاد نمازگزار بايد سعى كنند كه نماز را با توجه به معانى كلمات بخوانند، يعنى در نماز با خداى عزيز و رحيم سخن بگويند. اين است آن سرچشمه‌ى فيضى كه جان نمازگزار را سيراب مى‌كند. البته اين حقيقت نبايد دستاويزى براى نفس بهانه‌گير باشد كه اگر توفيق چنين توجه و حضورى نيافت، نماز را ترك كنند. نماز در هر صورت واجب و فريضه است و تاركِ نماز بزرگترين فرصت ارتباط با خداوند سبحان را از دست مى‌دهد.
لازم است دست‌اندركاران، اوراقى شامل ترجمه‌ى نماز در همه‌ى سطوح، فراهم و ميليونها نسخه از آن را در همه جا منتشر كنند. به هر كسى بايد اين امكان را بدهيد كه معانى كلمات نماز را بفهمد.۱۳۷۷/۰۶/۱۸

***

هنگام نماز خود را در محضر خداوند ببینیم

نماز قالبى دارد و مضمونى؛ جسمى دارد و روحى. مواظب باشيم جسم نماز از روح نماز خالى نماند. نميگوئيم جسم بى‌روح نماز هيچ اثرى ندارد؛ چرا، بالاخره يك اثركى دارد؛ اما آن نمازى كه اسلام و قرآن و شرع و پيغمبر و ائمه (عليهم‌السّلام) اين همه روى آن تأكيد كردند، نمازى است كه جسم و روحش هر دو كامل باشد. اين جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، ركوع دارد، سجود دارد، به خاك افتادن دارد، دست بلند كردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. اين تنوع براى پوشش دادن به همه‌ى آن نيازهائى است كه به وسيله‌ى نماز بايستى برآورده شود كه هر كدام رازى در جاى خود دارد و مجموعه‌ى اينها، قالب و شكل نماز را به وجود مى‌آورد. اين شكل خيلى مهم است، ليكن روح اين نماز توجه است؛ توجه. بدانيم چه كار داريم ميكنيم. نماز بى‌توجه - همان طور كه عرض كردم - اثرش كم است.
شما از يك تكه الماس چند قيراطىِ خيلى ارزشمند دو جور ميتوانيد استفاده كنيد. يك جور اين است كه مثل يك الماس، مثل يك سنگ قيمتى از آن استفاده كنيد، يكى هم اين است كه آن را به عنوان سنگ ترازو به كار ببريد و به جاى سنگ چند گرمى تو ترازو بگذاريد و در مقابلش مثلاً فلفل يا زردچوبه بكشيد! اين هم استفاده‌ى از الماس است؛ اما چه جور استفاده‌اى؟! اين مثل تضييع الماس است. البته باز هم با شكستن الماس فرق دارد؛ باز هم همين‌قدر، شكستن از او بدتر است؛ اما استفاده‌ى از الماس هم اين نيست كه آدم او را سنگ ترازو قرار بدهد و با او فلفل و زردچوبه وزن كند. با نماز مثل الماسى كه سنگ ترازو كرده‌ايم، نبايد رفتار كنيم. نماز خيلى ذى‌قيمت است.
يك وقت انسان نماز ميخواند، مثل بقيه‌ى عادات روزانه؛ مسواك ميزنيم - فرض بفرمائيد - ورزش ميكنيم، همين جور نماز هم ميخوانيم در وقت. يك وقت نه، انسان نماز ميخواند، با اين احساس كه ميخواهد حضور در محضر پروردگار پيدا كند. اين يك جور ديگر است. ما هميشه در محضر پروردگاريم؛ خواب باشيم، بيدار باشيم، غافل باشيم، ذاكر باشيم. ليكن يك وقت هست كه شما وضو ميگيريد، تطهير ميكنيد، خودتان را آماده ميكنيد، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنوىِ ناشى از وضو و غسل ميرويد خدمت پروردگار عالم. ما در نماز بايد يك چنين احساسى داشته باشيم. رفتيم خدمت پروردگار، عرض كرديم؛ با اين حال وارد نماز بايد شد؛ خود را در مقابل خدا بايد احساس كرد؛ مخاطب بايد داشت در نماز. والّا صرف اينكه يك امواجى را كه ناشى از كلمات و حروف هست، در فضا منتشر كنيم، اين آن چيزى نيست كه از ما خواسته شده. ميشود همينطور گفت: «الحمد للَّه ربّ العالمين. الرّحمن الرّحيم. مالك يوم الدين ...» و امواجش را منتشر كنيم. همين را ميشود با قرائت خوب هم خواند، اما بى‌توجه، كه باز هم همان منتشر كردن امواج صوتى است در هوا. اين، آن چيزى نيست كه از ما خواسته شده. از ما خواسته شده كه در حال نماز دلمان را ببريم به پيشگاه پروردگار؛ از دلمان حرف بزنيم، با دلمان حرف بزنيم؛ اينها مهم است. اين را در وضع ترويج نماز، در نمازى كه خود ما ميخوانيم، نمازى كه به ديگران تعليم ميدهيم، اين نكته‌ى روح نماز را بايد توجه كنيم.۱۳۸۷/۰۸/۲۹
***

برای حضور قلب در نماز تمرین كنیم

انسان نماز را خوب بخواند، با توجه بخواند، حضور قلب داشته باشد. حضور قلب يعنى انسان از آنچه كه ميگويد و آنچه كه در ذهنش ميگذرد و بر زبانش جارى ميشود، غافل نباشد؛ اينجور نباشد كه نفهمد. مثلاً من كه حالا دارم با شما حرف ميزنم، خب، شما مخاطبيد. انسان توجه دارد كه يك مخاطبى دارد و دارد گوش ميكند و دارد حرف ميزند. در نماز هم همين جور باشد؛ يك مخاطبى داشته باشيم، با او حرف بزنيم. من حتّى عرض ميكنم اگر كسى معناى نماز را هم نداند، اصلاً هيچ نداند معناى اين عبارات چيست، اما همين قدر بداند دارد با يكى حرف ميزند، دارد با خدا حرف ميزند، اين قضيه انسان را نزديك ميكند - «قربان كلّ تقىّ»- اين خودش مقرب است؛ تا اينكه حالا مثل ماها كه معنايش را ميدانيم و تفسيرش را ميدانيم و چندين كتاب درباره‌اش خوانده‌ايم، اما وقتى كه نماز ميخوانيم، بالمرّه يادمان ميرود كه چه كار داريم ميكنيم. به قول صائب - حالا شعرش يادم نمى‌آيد، اما مضمونش اين است - غير از خدا كه به يادت نمى‌آيد، هر چى ديگر توى نماز يادت مى‌آيد؛ گم كرده باشى، پيدا ميكنى.۱۳۹۰/۰۱/۲۳
***

حضور قلب و توجه، كارى است كه به تمرين احتياج دارد. كسانى كه اين كارها را كرده‌اند و بلدند، به ما ياد مى‌دهند كه انسان بايد در حال نماز، خود را در حضور يك مخاطب عالى‌شأن و عالى‌مقام كه خالق هستى است و مالك همه‌ى وجود انسان است، احساس كند. هر مقدار از نماز كه توانست اين حالت را داشته باشد، به تعبير روايات اين نماز، نمازِ مقبول است و آن خاصيت و اثر را خواهد بخشيد. و ديگر آثار نماز - كه نمى‌شود آثار نماز را در چند جمله يا در چند فقره‌ى كوتاه خلاصه كرد - بر اين مترتب مى‌شود.۱۳۸۵/۰۶/۲۷

***

نماز همان ذكرى است، همان آب حياتى است كه انسان به دل خود مى‌بخشد؛ نمازِ با توجه؛ توجه به معنا، توجه به اينكه در مقابل خدا قرار داريم. نماز را اين‌طورى بخوانيد. وقتى به نماز مى‌ايستيد، به ياد بياوريد كه در مقابل خداوند متعال ايستاده‌ايد و داريد با او حرف مى‌زنيد. در سرتاسر نماز سعى كنيد اين حالت حفظ بشود، آنوقت اين نماز اثر مى‌گذارد و دل انسان را مثل اكسير عوض مى‌كند. اكسير ماده‌ى كيميايى است كه مى‌گويند مس را طلا مى‌كند. دل ما از مس هم كه باشد، اكسير ذكر آن را به طلا تبديل مى‌كند. اين، خيلى مهم است.۱۳۸۶/۰۲/۱۹

***

موفقیت در گروی نماز است

***
اهمیت نماز را باید به‌درستی فهمید. این كه فرموده‌اند: اگر نماز در درگاه خداوند، مقبول افتد، دیگر خدمات و زحمات نیز پذیرفته شده و اگر نماز مردود باشد، هرچه جز آن نیز مردود گشته است، حقیقتی بزرگ را به ما می‌نمایاند. آن حقیقت این است كه اگر در جامعه‌ی اسلامی نماز در جایگاه شایسته‌ی خود قرار گیرد، همه‌ی تلاش‌های سازنده‌ی مادی و معنوی، راه خود را به سمت و سوی آرمان‌ها می‌گشاید و جامعه را به نقطه‌ی مطلوب آرمانی اسلام می‌رساند و اگر از اهمیت نماز غفلت شود و نماز مورد بی‌اعتنایی قرار گیرد، این مسیر به‌درستی طی نخواهد شد و تلاش‌ها و مجاهدت‌ها تأثیر لازم را در رساندن به قله‌ای كه اسلام برای جامعه‌ی بشری ترسیم كرده است،‌ نخواهد داشت.۱۳۹۱/۰۶/۱۵
***

نماز برترین‌ چیزی‌ است‌ كه‌ می‌تواند همه‌ی‌ افراد جامعه‌ی‌ مسلمان‌ را به‌ تهذیب‌ اخلاقی‌ و تعالی‌ روحی‌ و معنوی‌ برساند. سه‌ خصوصیت‌ عمده‌ در نماز هست‌ كه‌ نقش‌ برتر آن‌ را در تهذیب‌ نفس‌ و پرورش‌ روانی‌ انسانها پدید می‌آورد. نخست‌ آن‌ كه‌ نماز، با شكلی‌ كه‌ در اسلام‌ برای‌ آن‌ معین‌ گشته‌ یعنی‌ حركات‌ و اذكار مخصوص‌، به‌ طور طبیعی‌ نمازگزار را به‌ دوری‌ از گناه‌ و آلودگی‌ فرامی‌خواند: «ان‌ الصلوه‌ تنهی‌ عن‌ الفحشاء و المنكر». این‌ فراخوانی‌ پیوسته‌، توانایی‌ آنان‌ را دارد كه‌ هر كس‌ را از منجلابها رها سازد و عروج‌ بخشد. دو آن‌ كه‌ در او روح‌ پرستش‌ و خضوع‌ در برابر حضرت‌ باری‌ تعالی‌ را كه‌ محبوب‌ حقیقی‌ و فطری‌ هر انسان‌ است‌، زنده‌ می‌كند و غبار فراموشی‌ از این‌ حقیقت‌ درخشنده‌ را كه‌ در ژرفای‌ فطرت‌ او نهاده‌ شده‌ است‌ می‌سترد. سوم‌ آن‌ كه‌ به‌ جان‌ و دل‌ نمازگزار، آن‌ آرامش‌ و اطمینانی‌ را كه‌ شرط اصلی‌ موفقیت‌ در همه‌ی‌ عرصه‌های‌ زندگی‌ است‌، هدیه‌ می‌كند و تزلزل‌ و اضطراب‌ را كه‌ مانع‌ بزرگی‌ در راه‌ اقدام‌ مجدانه‌ برای‌ پرورش‌ اخلاقی‌ است‌، از او دور می‌سازد.
هر یك‌ از سه‌ خصوصیتی‌ كه‌ گفته‌ شد در خور آن‌ است‌ كه‌ با تدبر و ژرف‌ نگری‌ دیده‌ و سنجیده‌ شود و از این‌ راه‌ بسیاری‌ از معارف‌ نماز آشكار خواهد شد.
اكنون‌ هنگامی‌ كه‌ می‌بینیم‌ نماز با این‌ ویژگیها و كارسازی‌ استثنایی‌اش‌، گستردگی‌یی‌ به‌ اندازه‌ی‌ گستره‌ی‌ همه‌ی‌ جامعه‌ی‌ اسلامی‌، دارد، یعنی‌ همه‌ در هر حال‌ و هر جا وظیفه‌ دارند آن‌ را به‌ جای‌ آورند و هیچكس‌، هرگز از قلمرو این‌ فریضه‌ی‌ الهی‌ بیرون‌ نیست‌، در می‌یابیم‌ كه‌ اندازه‌ی‌ تأثیر آن‌ در تأمین‌ شرط نیكبختی‌ یك‌ ملت‌ و یك‌ جامعه‌، چقدر زیاد است‌.
حقیقت‌ آن‌ است‌ كه‌ هرگاه‌ در میان‌ مردمی‌، نماز ـ با همه‌ی‌ شرایطش‌ ـ رواج‌ داشته‌ باشد همین‌ یك‌ واجب‌ الهی‌ آنان‌ را تدریجا به‌ همه‌ی‌ نیكبختیها می‌كشاند و خیمه‌ی‌ دین‌ را در زندگی‌ آنان‌ برپا می‌سازد.۱۳۷۴/۰۶/۱۴


منبع:خبرنامه دانشجویان

مرتبط‌ها

حضور 3 میلیون افغان در ایران

همسر دلخواه خود را دانلود کنید

دوئل مرگبار دو اراذل محله فلاح برای قدرت نمایی

تصاویر/ شاسی‌ بلند جدید آمریکایی

تصاویر/کاپیتان پرسپولیس باید اخراج می شد

آغاز برخورد با بدپوششی و کشف حجاب در تهران